زمان : شنبه 8 دی 1403 از ساعت 9 تا 12:30
حاضرین : آقایان مهندس معدنی ،دکتر حاجب نژاد، صحیحی و مردانی به صورت حضوری و معاونین آبزی پروری و تعدادی از کارشناسان ادارات کل شیلات استان های میگوپرور ، آقای دکتر علوی از سازمان دامپزشکی، آقای دکتر دشتیان نسب از پژوهشکده میگوی بوشهر و آقایان مدنی، هادی شاهرخی، عسگری، خدایی ، بابایی و خانم سالاری از بخش خصوصی به صورت برخط.
ابتدا آقای مهندس معدنی ضمن خیر مقدم به مهمانان حضوری و بر خط، با بیان دستور جلسه از آقای دکتر حاجب نژاد دعوت کردند گزارش دفتر میگو را ارائه نمایند.
آقای دکتر حاجب نژاد
در گزارش ایشان که به صورت پاورپوینت ارائه گردید موارد 9 گانه زیر اشاره شد:
1- ارائه اهم اقدامات انجام شده معاونت آبزی پروری در حوزه میگو در سال 1403 در 11 بند که در این زمینه “ردیابی و مقایسه بازده عملکرد بچه میگوهای تولید شده از مولودین وارداتی و مولدین داخلی” را هم جز اقدامات در دست اقدام معاونت اعلام نمودند.
2- طبق برنامه هفتم توسعه قرار بوده که در سال 1403 تولید میگوی پرورشی به 77 هزار تن برسد که عملکرد واقعی چنین بوده است:
3- شرح روند نمودار تعداد مراکز تکثیر فعال
4- مقایسه تولید بچه میگوی سالهای 97 تا 1403
5-ارائه راندمان تولید بچه میگو به ازای هر مولد ماده در سال های مختلف
6- اعلام میزان تولید بچه میگو در سال های 1402 و 1403
7- مقایسه بهره وری تولید مراکز تکثیر در دو سال گذشته
8- برنامه و نیازهای تولید سال آتی که مطابق برنامه هفتم قرار بر تولید 100 هزار تن میگو است که 200 هزار قطعه مولد، 8 میلیارد قطعه لارو و 75 مرکز تکثیر میگو 100 میلیون قطعه ای مورد نیاز است.
9- اهم مشکلات پیش روی صنعت میگوی آخرین موضوعی بود که جناب آقای حاجب نژاد در گزارش خود به آن اشاره کردند که شامل پنج مورد زیر هست:
الف) آثار تحریمهای ظالمانه و تبعات آن (تغییرات نرخ ارز و عدم همکاری برخی شرکتهای تولیدکننده نهادههای تکثیر میگو)
ب) عدم واردات نهادههای مورد استفاده در مراکز تکثیر میگو از مبادی قانونی
ج) عدم اجرای بیمه مراکز تکثیر میگو توسط صندوق بیمه محصولات کشاورزی (علی رغم ابلاغ دستورالعمل آن)
د)عدم تامین به موقع تسهیلات بانکی (سرمایه ثابت و سرمایه در گردش) مورد نیاز چرخه تکثیر میگو
ه) عدم تولید خوراک مراحل لاروی میگو در داخل کشور و وابستگی به منابع وارداتی
آقای دکتر علوی معاون دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری های سازمان دامپزشکی
به طور کلی در بحث مولدین در سال جاری و سالی که گذشت بر اساس آماری که از استانها داریم حدود ۱۹۸ هزار قطعه مولد داخلی در مراکز تکثیر وجود داشته و استانهای بوشهر و هرمزگان از مولدهای خارجی هم استفاده کردند. استان بوشهر ۲۶۲۹۲ قطعه مولد که از شرکت پریمو و بلوژنتیک آوردند . استان هرمزگان هم ۲۲۰۰ قطعه اختصاصاً از شرکت پریمو وارد کرده است.
کلیه مولدین بر اساس برنامهای که ما برای مراقبت از مولدین پیش مولدین و پست لاروها داریم بر اساس برنامه مراقبت و برنامه راهبردی میگو و هم برنامههای مراقبت AHPND نمونه برداریهای لازم انجام میشود .در خصوص مولدین وارداتی مقداری سختگیری بیشتر است و قبل از ورود به مراکز تکثیر تک تک مولدین از نظر بیماریهای اخطار کردنی نمونه برداری و تست میشوند.
از نظر کلیه بیماریهای اخطار کردنی میگو این تست ها انجام و خوشبختانه تمام مولدینی که از پریمو و پروژنتیک وارد شده بود هیچ مورد مثبتی را ردیابی نکردیم.
این را هم اضافه کنم که کانفیدنس تست ما ۹۵ درصد است و در واقع ما بر اساس دستورالعملهایمان متوجه شدیم ۹۵ به صورت قطعی بیماری وجود ندارد ؛ نه تنها بیماری AHPND و وایت اسپات بلکه کلیه بیماریهای اخطار کردنی.
به طور کلی ما در سال جاری بیش از ۲۴۰۰۰ آزمایش در مراکز تکثیر و مزارع پرورش انجام دادیم که ۲۲ هزار آزمایش مربوط به مراکز تکثیر بوده و حدود دو هزار و خوردهای مربوط به مزارع پرورشی بوده است از این ۲۲۰۰۰ آزمایشی که در مراکز تکثیر انجام دادیم ۸۴۱۹ مورد آن مربوط به بیماری ویروسی وایت اسپات بوده است و ۸۹۴۴ مورد آن به بیماری AHPND مربوط بود و بقیه آن مربوط به بیماریهای اخطار کردنی دیگر بود که ما در کشور نداریم ولی برای این مولدین انجام شد TSD, IHND, INMV,HPV,EHP, و انگلی و قارچی …. ولی عمده آزمایشهای ما مربوط به بیماریهایی بود که در مملکتمان با آنها درگیر هستیم که وایت اسپات و AHPND هستند.
تولید بچه میگو بر اساس آماری که ما داریم ۳ میلیارد و ۲۶۰ میلیون است که ۲ میلیارد آن مربوط به بوشهر ، یک میلیارد مربوط به هرمزگان و مابقی مربوط به سایر استانها بوده است.
۴۷ مرکز تکثیر فعال داریم با توجه به اینکه به طور کلی مراکز تکثیر گلوگاههای ما محسوب میشوند ما روی مراکز تکثیر خیلی حساس هستیم و آزمایشها را بر اساس یک کار روتین و دقیق انجام میدهیم و تا آنجایی که امکان دارد اجازه خروج پاتوژن از این مراکز را نمیدهیم، به طور کلی در سالی که گذشت ما دو مورد وایت اسپات در بوشهر ردیابی کردیم که کلیه تانکها معدوم شدند که اگر معدوم نمیشد ممکن بود تعداد موارد مثبت افزایش پیدا کند و در استان هرمزگان یک مورد وایت اسپات و یک مورد AHPND داشتیم که در مرکز تکثیر ردیابی شد و حذف گردید.
در مورد مزارع پرورش هم عرض کنم ما کلاً ۹۵۶ مزرعه فعال داشتیم که تاکنون بوشهر ۱۵۵۰۰ تن برداشت داشته و هرمزگان ۱۱ هزار تن و سیستان و بلوچستان ۲۴۸۱ تن و خوزستان ۱۶۰۰ تن و گلستان ۶۷۵ تن که حدوداً ۳۰ هزار تن تولید داشتیم.
مزارع درگیرمان امسال در بوشهر ۲۵۰ مزرعه بود که نسبت به سال پیش مقداری بیشتر شده است و مزارع هرمزگان هم ۵۴ مزرعه درگیر شده با توجه به اینکه برخی از مزارع هرمزگان یک مجتمع مربوط به یک پرورش دهنده است که خود آن مشتمل شامل چند مزرعه میشود و اگر بخواهیم بر اساس کد اپیدومیولوژیک اعلام کنیم حدوداً ۹۸ الی ۹۹ مزرعه در هرمزگان درگیر بودند .
یکی از کارهایی که انجام شده تدوین و به روز رسانی برنامه ملی میگو است که در سال ۱۴۰۱ به روز رسانی شد و دو سال است که از تاریخ انجام آن گذشته و الان در دست اقدام است و داریم انجام میدهیم که در بخش آزمایشگاهی تغییراتی ممکن است انجام شود . همچنین تدوین مراقبت برنامه بیماری AHPND است که این به استانها ابلاغ شده است و تغییراتی نیز در این برنامه انجام شده، نمونه برداری از خوراک برای ردیابی باکتری انجام شده، اجرای طرح تحقیقاتی سکانسینگ برای بیماری AHPND و وایت اسپات بوده که با همکاری موسسه تحقیقاتی کشور که الان حدود یک سال است در حال اجرا میباشد که ان شالله نتایج آن برای سال بعد مشخص خواهد شد و اینها بخشی از اقدامات بود که سازمان دامپزشکی در این زمینه انجام داده است.
چالشهایی که در این مسیر وجود دارد و همه اطلاع دارند که در بیماری AHPND عوامل متعددی میتواند باعث بروز این بیماری شود ولی بحثی که در دنیا مطرح است بحث مدیریتی میباشد و مدیریت یکی از عوامل اصلی محسوب میشود. پیشنهاد ما این است که سازمان شیلات ایران برنامههای کوتاه و بلند مدتی برای بحث ساختار داشته باشد و مزارعی که را شاهد هستیم که در ساختارشان تغییراتی داشتند وکلاً با بیماری درگیر نشدند و تولید خیلی خوبی داشتند. مدیریت تغذیه از موارد مهم میباشد که ما الان با آن درگیر هستیم و خیلی از مزارع به صورت دستی غذا تولید میکنند و کارگر این غذا را پخش میکند که خود این مشکلاتی را در تغذیه ایجاد میکند و ممکن است بار آلودگی استخر را بالا ببرد . از طرف دیگر خود من شاهد یکی از مزارع بودم که در یکی از بازدیدها مشاهده کردیم این مزرعه برداشت کرده بود اما هیچ خاک سیاهی نداشت و با توجه به نوع مدیریت این شخص امکان تولید مجدد برای ایشان فراهم بود.
به ما گزارش دادند که خیلی از مراکز تکثیر الان دارند از میگوهایی که الان در سطح مزارع هستند میبرند برای مولد استفاده میکنند که این خیلی خطرناک است و ممکن است مزارع ما را با چالش بسیار بزرگی روبرو کند.
ما تاکید داریم که نرسری در مراکز تکثیر حضور داشته باشد و اگر نرسری را به این مراکز میبرند باید حتماً سرپوشیده باشد.
مراکز تکثیر به یکدیگر خوراک قرض ندهند، کنترل کیفی pl خیلی مهم است که این موضوع در دستورالعمل راهبردی وجود دارد ولی به خوبی انجام نمیگیرد. مسئول فنی یا شخص مزرعه دار باید از مراکز تکثیر درخواست کند که آزمایشات کیفی لارو انجام شود.
بیمه خیلی مهم است و خود صندوق بیمه پای کار نیست.
ضدعفونی تخم مهم است و پیشنهاد ما این است چون اکثرا آلودگی به AHPND در سطح تخمها حضور دارد ضدعفونی حتماً انجام شود.
آنتی بیوتیک تراپی که پیش از درگیری به میگو میدهند میتواند بعداً برای ما مشکل ایجاد کند و این موارد موضوعاتی هستند که برای ما حائز اهمیت میباشد.
حدوداً کلاً ۳۰۴ مزرعه درگیر بیماری AHPND شدند . البته چون سیستم بررسی ما سیستم بالینی است و مواردی که ما مثبت تلقی میکنیم دیگر تست نمیشوند و تستهای آزمایشگاهی ما کمتر است و وایت اسپات ۴۱۶ عدد و AHPND ۴۱۸ و یک مزرعه که با AHPND درگیر میشود عملاً بقیه آنها هم درگیر خواهند شد و ما تست انجام نمیدهیم.
اقداماتی که سازمان دامپزشکی بر اساس وظیفه حاکمیتی که دارد انجام داده است و انجام میدهد، به طور کلی برنامه پایش و مراقبت است و منجر به آزمایش و تست ۲۴۰۰۰ عدد در سال جاری شده است. ارزیابی بهداشتی مراکز تکثیر قبل از شروع تولید است که مربوط به بحث ممیزی و کوپه بندی میباشد و مراکزی هم که کوپه بندی میشوند کد آنها را به سازمان شیلات اعلام میکنیم تا بتوانند پست لارو خودشان را به خارج از استان صادر کنند.
آقای صحیحی معاون دفتر بهبود کیفیت سازمان شیلات
تخصیص ارز ترجیحی برای واردات مولد از سال 97 با توجه به تفاوت نرخ ارز آزاد و دولتی آغاز شد که در مجموع با توجه به اهمیتی که داشت 16 قلم از جمله مولد میگو، پست لارو و خوراک میگو در گروه کالایی یک قرار گرفت. با مصوبه 8 اردیبهشت سال جاری یک سری از کالاها از گروه یک خارج شد اما مولد میگو همچنان باقی ماند. سال گذشته تلاش کردیم که تعرفه اش سیست آرتمیا را نیز کنیم ولی در همین جا بجایی متاسفانه در گروهی قرار گرفت که تعرفه واردات آن بالا بود که مکاتبه کردیم که به روال سابق برگردد. امسال به واردکنندگان اعلام کردیم تا یک مهر ماه امسال میتوانند مولدین خودشان را با ارز ترجیحی وارد کشور کنند.
در سال 1401 کمتر از یک تن مولد میگو وارد کشور شد. 1402 اصلاً واردات نداشتیم. بروز بیماری احساس نیاز برای واردات مولد میگو را ایجاد نمود به گونه ای که در 8 ماهه امسال قریب 9 و نیم تن مولد میگو وارد کشور شده است.
همچنین این کاهش تولید و بروز بیماری باعث گردید که برخی از بازارهای خودمان را از دست بدهیم. کشورهای روسیه، امارات، چین، عمان، ترکیه، قطر و کویت هفت کشور اصلی هدف صادرات میگوی ایران هستند. سال 1402 هم همین منوال بوده است با این تفاوت که یک سری از کشورها سهم کمتری را از ما قبول کردند و تغییرات زیادی در چین، عمان و ترکیه داشتیم. به طوری که بیش از 65 درصد در این سه کشور با کاهش سهم مواجه بودیم. سال 1402 نسبت به سال 1401 کاهش وزنی 18 درصدی را در صادرات میگو مواجه شدیم و در 8 ماه های امسال نیز کاهش 12 درصدی را شاهد هستیم.
برای عبور از این اتفاق همکاری تنگاتنگ سازمان شیلات ایران و سازمان دامپزشکی کشور و همچنین ضرورت رعایت مسائل بهداشتی توسط مراکز تکثیر و پرورش و عدم استفاده از غذای آلوده راهکارهایی است که مد نظر ماست و امیدواریم که تولیدمان را افزایش بدهیم و به دنبال آن بازارهای موجود را حفظ نمائیم. بسیار حیف است با توجه به بازار خوبی که ایجاد کردیم آنها را از دست بدهیم.شرایط سیاسی هم پایدار نخواهد بود و همین روسیه هم 9 درصد نسبت به سال قبل کاهش واردات از ایران داشته است.
آقای مهندس معدنی
آقای مهندس معدنی از وارد کنندگان مولد برای ارائه گزارش دعوت کرده و فرمودند بخش خصوصی برای تامین نیاز مرکز خود و یا برای سایر مراکز تکثیر اقدام به واردات مولدین میگو نمودند. لذا از این عزیزان دعوت به عمل آمده که در این جلسه حضور داشته باشند، تا گزارشات عملکرد خود را بیان بفرمایند. جناب آقای قنادیان، جناب آقای شاهرخی، جناب آقای مختاری و جناب آقای عسگری هر کدام آمادگی دارند در خدمتشان هستیم.
آقای مهندس مردانی نماینده دفتر طرح و برنامه سازمان شیلات
ایشان به طور مبسوط اطلاعاتی در خصوص تامین نقدینگی و تسهیلات و حمایت های بانکی ارائه کردند که آقای دکتر قوام پور از ایشان در خصوص نحوه تخصیص تسهیلات مکانیزاسیون سوال کرده و فرمودند در خصوص اعتبارات مربوط به مکانیزاسیون من نمیدانم چطور هدایت شده به سمت نانو حباب؟ ای کاش از مناطق و از استانها حداقل یک استعلامی میشد که به عنوان مکانیزاسیون و اصلاح ساختار بشود به توسعه طرحهای آبزیپروری که مربوط به میگو و حتی ماهیان دریایی است کمک شود؛ و همین که فرمودید تا الان هم هیچ درخواستی از طریق استانها ارائه نشده نشان میدهد که این نانو حباب سنخیتی با مشکلات فعلی و چالشهای فعلی صنعت ندارد.
باز این سؤال پیش میآید که مثلاً چرا درام فیلتر نباشد و نانو حباب باشد؟ اگر جا دارد همین الان قبل از ۱۴۰۴ حداقل عنوان تسهیلات مکانیزاسیون را عوض کنید یا بیاید احصاء کنید از استانها که نیاز اصلی مکانیزاسیون تان چیست؟ چند تا اولویت را بفرستند بعد سرجمع اینها را به وزارتخانه اعلام کنید تا این فرصت که یک پتانسیل خیلی خوبی هست هدر نرود.
آقای مردانی درجواب فرمودند: ممنون ؛ سؤال خیلی خوب و بهجایی بود آن موردی که آقای قوام پور فرمودند متقاضیان همچنان می توانند از ردیفهای سابق استفاده کنند یعنی درام فیلتر میخواهند، اسپلش نیاز دارند یا هر نوع وسیلهای را که میخواخند تأمین کنند طبق ردیفهای سنوات گذشته که ما از محل مکانیزاسیون کشاورزی خط اعتباری داشتیم آن ردیفها پابرجا هست و خود متقاضی میتواند درخواست خود را ثبت و استفاده کنند . این که من اشاره کردم در مورد نانو حباب و پنلهای خورشیدی این در حقیقت جدای از آن ردیف و سیاقی که ما در سنوات گذشته داشتیم و از خطوط اعتباری استفاده میکردند هست.
آقای هادی شاهرخی
در رابطه با واردات چند نکته را خدمتتان عرض کنم . وارداتی که در سال گذشته توسط شرکت لازک انجام شد از دو شرکت پریمو و ای پی آی بود با احتساب مازادی که به ما دادند ما ۱۴۶۲۰ قطعه وارد کردیم که بین ۸ مرکز توزیع شد .
چیزی که خیلی حائز اهمیت است این است که نقش شیلات و وزارت جهاد در این مابین چه بوده است . بنده هم برای غذای لاروی اقدام کردم و هم برای واردات مولد. متاسفانه روند تخصیص ارز فوق العاده مشکل است و آقای دکتر شکوری و مهندس حسینی در جریان امور قرار دارند و هنوز تکلیف ارز سال گذشته که مربوط به واردات مولد بوده مشخص نشده است و ارزی به ما تخصیص ندادند و یک هزینه بسیار سنگینی به ما تحمیل شد. در رابطه با غذا غذایی که من وارد کردم اسپیرولینا ،آرتمیا، بیومس و فلیک بود که از مجاری قانونی و شرکتهای معتبر که دارای سرتیفیکیت هستند واردات انجام دادم و متاسفانه تخصیص ارز آن به حدی طولانی شد و ندادند و ما مجبور شدیم معدوم کنیم و خود ما درخواست معدوم سازی دادیم و دامپزشکی بررسی کرد و آزمایشهایی انجام داد و خود دامپزشکی اعلام کرد که معدوم شود، این روند ۱۰ ماه طول کشید و ما نتوانستیم تخصیص ارز بگیریم و خود این موضوع زیان خیلی زیادی به مجموعهها وارد میکند . این موضوع ما را به سمت مجاری غیرقانونی سوق میدهد و شیلات و جهاد باید برای موضوع تخصیص ارز یک فکر اساسی بکنند.
وقتی برای واردات آرتمیا عوارض گمرکی ۵۷ درصدی در نظر گرفتند هیچ عقل سالمی نمیتواند قبول کند که ۵۷ برای تنها سود عوارض گمرکی واردات آرتمیا باشد و هیچ راهی به جز وارد کردن از مجاری غیرقانونی برای ما باقی نمیگذارد.
در خصوص پیش خرید لارو که توسط بانک انجام میشود و آقای معدنی به آن اشاره کردند من استقبال میکنم. ما در بوشهر برای بازگشت پولمان توسط پرورش دهنده واقعا مشکل داریم و هر کسی چه شخص باشد چه بانک بیاید با قیمت پایینتری پیش خرید کند و یا هر کسی که بتواند تزریق مالی به صنعت کند استقبال میکنیم.
آقای علی اکبر مدنی
در خصوص مسائلی که مرتبط با ارز هستند، باید گفت که علیرغم اینکه هنوز ارز تخصیص نیافته، معمولاً در مورد ارزهای ترجیحی حساسیتهای زیادی هست و ملاحظات ویژهای در خصوص قیمتگذاریهای بعدی و سودهای ناشی از فروش واردات وجود دارد. این موضوعات نیاز به توجه و تعامل بیشتری بین ما و دستگاههای نظارتی دارد تا بتوانیم پاسخهای دقیقتری ارائه دهیم و موانع موجود را پشت سر بگذاریم. و خواستم بگویم که ما در این بخش با یک سری چالشها مواجه هستیم که در سالهای آتی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
همچنین، در جلسهای که با جناب آقای مهندس صحیحی نماینده دفتر بازار داشتیم، ایشان اشاره کردند که در سال جاری اتفاقات زیادی در خصوص تأمین ارز رخ داده و به همین دلیل است که بسیاری از دوستان که واردات انجام دادند هنوز تخصیص ارز برای آنها صورت نگرفته و همین باعث شد که در سطح وزارتخانه یک رفرم تشکیلاتی به لحاظ تصمیماتی صورت میگیرد انجام شودکسانی که قبل از ۸ اردیبهشت امسال برای ارز اقدام کرده بودند، چندین مکاتبه به امضای ریاست محترم سازمان داشتند. دفتر بهبود کیفیت نیز تمام تلاش خود را به کار بسته تا ارز تخصیص یابد و شما بتوانید از آن استفاده کنید، تا حداقل مشکلاتی برای تعهدات شما پیش نیاید. اما در خصوص سال آینده، به نظر میرسد که دسترسی ما به ارز ترجیحی برای مولدین و غذای لاروی تقریباً به صفر رسیده است. پیشتر ارز نیمایی در دسترس بود، اما حالا توافق شده که تأمین ارز باید بهطور خاص انجام شود، که این خود نیاز به بحث و تبادلنظر دارد. پیشنهاد میکنم جلسهای ویژه برای این موضوع ترتیب دهیم تا با همکاری دفتر بهبود کیفیت و آقای شکوری، بتوانیم تصمیمات لازم را اتخاذ کنیم. یکی از دستورکارهای جلسه نیز اختصاصاً همین موضوع خواهد بود.
در ادامه، درخواست دارم که نظر عزیزان حاضر در جلسه اعلام شود که چه تعداد مولد باید برای تأمین نیاز داخلی وارد شود و چه مقدار از آن باید از منابع داخلی تأمین گردد. این موضوع بهویژه در مورد نوسازی ژنتیکی و غنیسازی ذخایر ژنتیکی کشور اهمیت دارد. در سالهای اخیر، بهویژه با توجه به تأکیدات سازمان دامپزشکی و روندهای کشورهای پیشرفته، نیاز داریم که بخشی از نیازهایمان را از طریق اصلاح نژاد تأمین کنیم. باید مولد SPF یا ترکیب نژادهای SPR و SPT را در نظر بگیریم که دامپزشکی تأکید کرده است حتماً باید از SPF استفاده کنیم. به دلیل محدودیتهای تأمین SPF در داخل کشور، پیشنهاد شد که بخشی از این نیاز از طریق واردات تأمین شود. سازمان نظارتی از ما خواسته است که قبل از شروع سال زراعی، نیازهای مولدین وارداتی خود را مشخص کرده و به استانها اعلام کنیم تا آنها بتوانند این نیاز را به تشکلها منتقل کنند و کسانی که متقاضی واردات هستند، واردات خود را بر اساس نیاز خود انجام دهند. این موضوعات نیاز به بررسی و تصمیمگیری دارند، و خواهشمندم اگر نظراتی در این خصوص دارید، آنها را در ادامه جلسه اعلام کنید.
آقای هادی شاهرخی
من شخصاً به دو مسئله اعتقاد دارم که معتقدم در آینده صنعت آبزیپروری باید به آنها توجه ویژهای شود. یک اینکه ما بیشتر به یک مرکز تولید مولد SPF نیاز داریم تا واردات؛ و واردات مولد از هر طریقی که باشد به نظر من اتلاف ارز ذخایر کشور خواهد بود و فکر نمیکنم که اینقدر نیاز باشد و مراکز تکثیر هم هر چند سال یک مرتبه شاید نیاز باشد یک بخش کوچکی وارد کند .
ارز برای تمام اقلام اعتقاد دارم ولی اگر دولت بتواند تمامی نیازهای ما را با یک ارز مشخص، که ترجیحاً ارز آزاد باشد، تأمین کند، این امر میتواند تأثیر قابل توجهی بر قیمتگذاری ما داشته باشد.. بهطور مثال، زمانی که ارز نیمایی در دسترس بود، مبنای قیمتگذاری من بر اساس ارز نیمایی قرار داشت. من واردات را انجام دادم، تولید کردم و پرورش دادم، اما هنوز ارزی که بر اساس آن قیمتگذاری کردهام، به من تخصیص داده نشده است. این عدم تخصیص ارز به من زیان سنگینی وارد میکند.
در سال جدید ارز واردات مولد را برداشتند و چون تولیدات آخر آن مجموعه بر اساس عرض نیمای بود باید به آن تخصیص ارز صورت بگیرد. متاسفانه در سال گذشته به خاطر این شبهاتی که وجود داشته تقریبا چیزی حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار دلار فقط غذا معدوم کردیم و آن ارز مولد را هم نگرفتیم و اگر این موارد اصلاح شود به نظر من هیچ ارزی نباید تخصیص داده شود و مبنای همه بر اساس ارز آزاد باشد.
آقای دکتر عسکری
ما از شرکت بلوژنتیک مولد وارد کردیم و به یک کارگاه در بوشهر تحویل دادیم. خوشحال می شدیم که در این جلسه اطلاعات شفاف در مورد واردات مولد سال قبل به دست می آوردیم. بخشی از اطلاعات به عنوان شایعات شنیده میشود و متاسفانه اطلاعات دقیق از عملکردها وجود ندارد چه مولد بلوژنتیک چه سایر مولدین وارداتی و چه مولدین داخلی. من سال گذشته هم مطرح نمودم که بسیاری از مشکلات مربوط به منابع تامین آب واحدهای تکثیر است و این مشکل در سالهای گذشته در مراکز تکثیر قزل آلا هم بود که به طور مستقیم آب از رودخانه ها میگرفتند اما با بروز بیماریهای ویروسی و باکتریایی الان آبگیری مستقیم تمام این مراکز قطع شده و این مدل میتواند در مراکز تکثیر میگو هم به کار گرفته و آبگیری مستقیم از دریا قطع شود. از طرف دیگر باید به سمت تولید مولد در داخل کشور برویم و این مجدداً درخواست تخصیص زمین برای مولد سازی را مطرح میکنیم. در عین حال در بحث خوراک لاروی سیست و بیومس آرتمیا بخش عمده ای از آن به صورت غیرقانونی وارد میشود و لازم است شیلات و دامپزشکی برای این برنامه ای داشته باشند. الان خیلی راحت سیست و بیومس غیرمجاز در مراکز تکثیر استفاده میشود و امکان ندارد مرکز تکثیری باشد که 100 % نیازهای خود به نهاده ها را به صورت قانونی تامین کرده باشد چرا که عملاً امکان پذیر نیست. کسی چنین حجمی تولید یا وارد نمیکند ولی در هر حال لازم است برای این کار برنامه ریزی شود. این بحث بسیار مهمی است که نظارت روی نهاده های مصرفی افزایش پیدا کند چرا که اگر همه شرایط هم کنترل شود ولی خوراک و نهاده های مصرفی مراکز تکثیر نظارت نشود فایده ای نخواهد داشت. در مورد همین موضوع ورود بیماری AHPND که بحث های داغی هم مطرح شد به مولدین ارتباط میدادند ولی در آخرین گزارشی که دیدیم آقای دکتر رخشانی مهر ارائه دادند فرمودند ممکن است باکتری از طریق خوراک منتقل شده باشد. خب این ها نشان میدهد که در آینده هم ممکن است از این ناحیه ما مشکل پیدا کنیم و اگر این روش عرضه سیست و غذاهای لاروی به همین شیوه مرسوم باشد حالا حالاها باید منتظر بروز بیماریهای جدی در میگو باشیم. وقتی اینها از طریق گمرک وارد میشود کلی آزمایش انجام میشود ولی تامین سیست و بیومس غیرقانونی به راحتی در دسترس هست. ما یک حجم تولید آرتمیا در داخل داریم و یک حجم مصرف، اینها با هم همخوان نیست و این نشان میدهد که به هر حال از طریق غیرقانونی تامین شده است. خوراک هم همینطور و اکثر خوراک استارتر از مبادی غیررسمی تهیه میشود و به هر حال باید خیلی سختگیرانه در این زمینه اقدام شود. خلاصه آنکه یک برنامه ریزی جامع لازم داریم هم تامین مولد هم در زمینه اصلاح ساختار مراکز تکثیر و هم تامین نهاده ها اگر اینها همه با هم به صورت یک پکیج برنامه ریزی شود قابل حل است. ایشان در پاسخ به سوال مطرح شده در زمینه شفاف سازی درباره همین 1300 مولد فرمودند مطابق اطلاعاتی که به ما رسیده از این 1300 جفت که تحویل مرکز هرمز شقایق درخشان جنوب شده 600 تا 650 میلیون سیست لارو تولید و فروخته شده که یک رکورد خیلی خوبی است یعنی به ازای هر جفت مولد 500 هزار قطعه پست لارو از نظر تلفات مولدین وارداتی بر اساس آمار ثبت شده سازمان دامپزشکی از مجموعه 1300 جفت تلفات حمل و نقل بسیار پایین بوده و عملکرد پست لارو مولدین در مزارع پرورشی هم گزارش شده است که البته بسیار کلی است اما مزارعی که لارو بلوژنتیک دریافت کرده میزان بیماری در حد کم بوده و تلفات گزارش نشده است. البته این را از سازمان دامپزشکی درخواست کرده ایم که به ما نتایج را اعلام کنند.
آقای هادی شاهرخی
به نظر من، برخی مشکلات باید به طور دقیق و ریشهای مورد بررسی قرار گیرند و از بیان نظرات تبلیغاتی و اغراقآمیز پرهیز شود. من به عنوان فردی که هم در مرکز تکثیر و هم در مزرعه پرورش میگو فعالیت دارم، وقتی به عملکرد خود در سال گذشته نگاه میکنم، نمیتوانم نظر قطعی و مشخصی درباره کیفیت مولدین وارداتی داشته باشم، زیرا از این منظر هیچ گونه ارزیابی مثبت یا منفی نمیتوانم ارائه دهم. برای نمونه، در مزارع خودم در یک استخر ۲ تن و در استخر دیگر ۵۰ تن تولید میگو داشتهام. از سوی دیگر، هیچ گزارش دقیقی در خصوص اطلاعات تکثیر از سوی انجمن آبزیان بوشهر (که در آنجا مسئولیت دارم) یا هیچ مرکز دیگری در استان بوشهر وجود ندارد. به همین دلیل هیچکس نمیتواند ادعا کند که لاروهای تولید شده از مولدین داخلی یا خارجی از کیفیت مطلوب برخوردار بودهاند یا خیر، چرا که گزارشها و دادهها متناقض و متفاوت هستند.
برای مثال، لاروهایی که خود من در مزرعهام تولید کرده و سپس به مزرعه دیگری منتقل کردهام، نتایج کاملاً متفاوتی به بار آوردهاند. در مزرعه خودم، در استخرهای دارای لاینر حدود ۷۰ تا ۸۰ تن تولید داشتم، اما در استخرهای بدون لاینر، تولید به مراتب کمتری حاصل شد. به نظر من، همین لاینرها بودند که تأثیر متفاوتی در عملکرد تولید داشتند. البته در برخی موارد در مزرعه خود، از یک مرکز تولید لارو، هم تولید خوبی داشتیم و هم تولید ضعیفی، و این مسأله نشان میدهد که هیچ مرکزی نمیتواند ادعا کند که لاروهایی که ارائه کردهاند همیشه از کیفیت برتر برخوردار بودهاند. حتی خود من، در مزرعه خود که مرکز تکثیر هم دارم، نتایج نسبتاً ضعیفتری نسبت به دیگران داشتهام.
به نظر من، باید ریشهیابی دقیقی انجام دهیم تا بدانیم این مشکلات از کجا نشأت میگیرند و چه عواملی میتوانند به ما آسیب وارد کنند. ممکن است مشکلات در واردات، سویههای خاصی از بیماری، غذا، یا حتی زیرساختها و شرایط استخرها باشند که بر عملکرد تأثیر میگذارند. در این مسیر، بهتر است که درک دقیقی از این مشکلات پیدا کرده و با تحلیل علمی به رفع آنها بپردازیم.
آقای دکتر علوی
اجازه دهید توضیحاتی در خصوص مطالبی که آقای دکتر عسکری فرمودند ارائه دهم. همانطور که میدانید، ما به منظور بررسی مشکلات مولدین وارداتی و داخلی، موضوع را به استانها ابلاغ کردیم، زیرا مشکلاتی در زمینه تکثیر وجود داشت. به یاد دارید که برخی از مراکز تکثیر به دلایل مختلف، اعم از مشکلات آب یا محدودیتهای بودجهای، نتواسته بودند نتایج خوبی از مولدین به دست آورند. به همین منظور، ما یک پرسشنامه تهیه کردیم که عمدتاً در استان بوشهر، جایی که حدود ۱۰۰ درصد مجتمعهای پرورشی و ۷۰ درصد مراکز تکثیر قرار دارند، برای مسئولین فنی و بهداشتی ارسال شد. این مسئولین پرسشنامهها را تکمیل کرده و بازخوردهای آن را به ما ارائه دادند.
نتایج این پرسشنامهها نشان داد که میزان بازماندگی مولدین داخلی بین ۱۷ تا ۳۲ درصد بود. در مورد مولدین وارداتی نیز بازماندگی حداقل ۲۵ درصد و حداکثر ۳۶ درصد گزارش شد. به عبارت دیگر، مولدین وارداتی از نظر بازماندگی بهتر عمل کردند، اما در زمینه بیماریها تفاوت خاصی بین مولدین داخلی و وارداتی مشاهده نشد. بر اساس بررسیهای اپیدمیولوژیک که انجام شد، میزان تلفات در هر دو گروه مشابه بود و عملاً چه مولدین وارداتی و چه داخلی در برابر بیماریها آسیبپذیر بودند. این موضوع نشان میدهد که باوجود تفاوتهایی که در بازماندگی مولدین وجود دارد، در زمینه بیماریها هیچ تفاوت چشمگیری وجود نداشت.
در نهایت، باید اذعان کرد که حتی در صورت استفاده از میگوی مقاوم اما به دلیل آلودگیها و شرایط محیطی در مزرعه باز هم احتمال درگیری با بیماریها وجود دارد. بنابراین، اگرچه در بازماندگی مولدین وارداتی نتایج بهتری مشاهده شده است، اما در بحث بیماریها تفاوت خاصی مشاهده نمیشود.
آقای دکتر دشتیان نسب
یکی از شانسهایی که الان ما داریم و آن بیست و خوردهای بیماری که به آن اشاره شد و ما خوشبختانه این بیماریها را نداریم شاید به دلیل این است که فاصله خیلی زیادی از مراکز تکثیری که دچار این بیماریها هستند داریم و آبهایی که در آن حوزهها هستند اکثراً آلوده میباشند و مرتباً تبادلات زیادی از هر حیثی که در نظر بگیرید مثل غذا و مولد دارند و ایران در یک گوشه ایزوله قرار گرفته است . من به دوستان عرض کردم که شاید اصلاً نیاز به واردات مولد نباشد در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ استاندار بوشهر با توپ خیلی پر صحبت میکرد که ما ۵۰ درصد سهم تولید را داریم از دست میدهیم و ما باید حتماً برویم و مولد وارد کنیم و مسیر به جایی رفت که کمیته تخصصی باید تصمیم میگرفت و تصمیم بر آن شد که ما فعلاً نیاز به واردات مولد نداریم و واقعاً هم نیاز نداشتیم چون مولدینی که در اختیار ما بود در مزارع بالای ۹۰ درصد بازماندگی داشتند و به صورت میانگین و ۲۰ الی ۲۵ درصد به صورت میانگین رشد داشتیم به نظر بنده ما باید پس از گذشت ۳۰ سال سابقه صنعت در کشور در تمام موارد خودکفا شده باشیم. در بحث واردات مولد هم ممکن است دچار مشکل شویم و بیماریهای جدیدی به کشور وارد شود .
آقای مهندس معدنی
خیلی تشکر میکنم از توضیحات شما و اگر اجازه بدهید به بخشی از سوالهای سازمان شیلات که در این مورد دارند بپردازیم مشکلی که امسال پیش آمده است و خیلیها سوال دارند که کدام نوع مولد از همه بهتر است آیا داخلی یا خارجی و همانطور که آقای شاهرخی اشاره کردند مدیریت خیلی مهم است و ما همیشه میگوییم که این بیماری AHPND یک بیماری مدیریتی است و میشود گفت که اگر کسی مدیریت بهتری داشته باشد موفقتر هم خواهد بود. بنده مجددا از جناب دشتیان نسب تشکر میکنم و استان بوشهر به عنوان اولین استان ما نظراتی که در مورد تکثیر امسال استان بوشهر است را بفرمایید ، اگر موضوعات یا مشکلاتی در سطح ملی دارید لطفاً اعلام کنید؛ چون ما یک تفکیکی داریم یک سری بحثها در سطح استان قابل پیگیری است یک سری بحثها هم در سطح ملی حالا چه دولتی چه تشکلی یا پژوهشکده.
آقای آشوری خلاصهای از گزارش عملکرد تکثیر میگوی سال 1403 را به شرح زیر بیان نمودند:
از مجموع ۲۳ مرکز تکثیر موجود در استان، ۲۱ مرکز به فعالیت در زمینه تکثیر میگو پرداختهاند. تکثیر میگو عمدتاً بر روی گونه وانامی انجام شده است که بخشی از مولدین آن متعلق به خود استان بوده و بخش دیگر از خارج وارد شده است. از میان این ۲۳ مرکز، دو مرکز به دلیل مشکلات مالی قادر به انجام تکثیر نبودهاند و مابقی مراکز به خوبی فرآیند تکثیر را انجام دادهاند.
در سال ۱۴۰۳، تعداد مولدینی که خودمان تکثیر کردهایم، ۴۴۹۰۰ جفت بوده است. این تعداد بخشی از کل مولدین است . مراکز تکثیری که مولدین خارجی وارد کردهان ،تعداد این مولدین ۲۶۲۹۲ قطعه بوده که تقریباً ۱۳ هزار و اندی جفت مولد خارجی وارد شده است. وضعیت استفاده از مولدین در مراکز تکثیر استان نشان می دهد که ۱۳۸۰۰ جفت مولد داخلی و ۱۲۵۵۰ جفت مولد خارجی به کار رفته است.
مجموع فروش لاروشان ۲ میلیارد و ۶۱۴ میلیون قطعه بوده و ۱۹۷ میلیون قطعه نیز به خارج از استان ارسال شده است. وضعیت ناپلیها نیز مشخص شده که توانستهایم حدود ۸ میلیارد و ۴۵۹ میلیون ناپلی از مولدهای داخلی و خارجی تولید کنیم. از این تعداد، ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون قطعه فروخته شده و تولید نهایی ۲ میلیارد و ۸۷۵ میلیون قطعه بوده است که این امر به دلیل ۱۰ درصد مازادی(over) است که به پرورشدهندگان اختصاص یافته است.
همچنین تعداد ۱۱۱ هزار بچه میگو به ازای هر مولد داخلی و خارجی تولید شده است. نسبت ناپلی به مولد و بچه میگو به مولد نیز به ترتیب ۳.۳ و ۳۶.۱ است. در مجموع، ۲ میلیارد و ۸۷۵ میلیون بچه میگو از این مولدها تولید شده که از هر مولد ۱۱۱ هزار قطعه بچه میگو به دست آمده است.
چالشهایی که در تکثیر امسال وجود داشت، شامل موضوع برگشت پول تکثیرکنندگان و نیاز به همکاری بیشتر بین پرورشدهندگان و تکثیرکنندگان برای انجام مولدسازی بوده است.
آقای دکتر قوام پور
در خصوص تولید مولدین وارداتی، در برخی موارد شاهد بزرگنمایی بودهایم. به طور خاص، یکی از مراکزی که ادعا میشود مولد وارداتی آورده و ۶۴۰ یا ۷۰۰ میلیون تولید کرده است، اگر این ارقام را به دقت حساب کنیم، از ۶۴۰ میلیون کل، تقریباً ۴۹۰ هزار و خردهای قطعه پست لارو به ازای هر مولد تولید میشود که بعید است حتی خود تولیدکنندگان معتبر جهانی نیز به این رقم از تولید لارو رسیده باشند! در این شرایط، پیشنهاد ما این است که مسئولان شیلات یا دامپزشکی وارد عمل شوند و در خصوص آمار مولدین کمک کنند. شاید مناسب باشد که به مدت ۲ یا ۳ ماه، فردی از این سازمانها در کارگاههای تکثیر مستقر شود و آمار دقیقی از نحوه تولید و وضعیت مولدها ثبت و ضبط نماید. بدین ترتیب، مشخص خواهد شد که آیا این مولد واقعاً قادر به تولید چنین تعداد لارو است یا خیر. ممکن است این مولد تنها برای نیازهای ما ساخته شده باشد!
مسئله دیگری که آقای دکتر علوی به مخاطرات آن اشاره کردند، اما ما به طور جدی بر این باوریم که با توجه به وضعیت بایوسکیوریتی مزارع پرورش، باید روی مولدین اصلاح نژاد شده داخلی کار کنیم. البته هر چهار یا پنج سال یکبارواردات مولد به خاطر اینکه مولد غیر بومی است برای بالا بردن ذخیره ژنتیکی وارد کنیم و تقویت ذخیره ژنتیکی ضروری است. بهویژه در مورد مولدهای اس پی اف و اس پی تی باید کار بیشتری صورت گیرد. این موضوع باید به طور جدی دنبال شود و نباید از آن اجتناب کرد. استفاده از این گونهها میتواند به تنوع در واریتههای موجود کمک کند و حتی نمونههایی از لارو اس پی اف و اس پی تی نیز باید تولید شود.
با این حال، باید دقت کنیم که واردات مولد باید به طور دقیق و با توجه به نیازهای خاص انجام شود. باید ببینیم که برای کجا داریم مولد وارد میکنیم مولدی که اس پی اف هست حتی بیرون از کارگاه و یا آن سر دنیا اس پی اف آن را قبول نمیکنند چه برسد به اینکه به داخل کارگاه و یا اکوسیستم باز و یا نیمه باز ما بیاید.
آقای مجاز از اداره کل شیلات استان هرمزگان
در سال جاری از 25 مرکز تکثیر آماده بهرهبرداری 20 مرکز فعال بودند که حدود 50300 قطعه مولد استفاده شد که از این تعداد 2000 قطعه وارداتی بوده است و در نهایت مقدار 2 میلیارد و 141 میلیون بچه میگو تولید شد که 6 درصد از مولدین وارداتی و مابقی از مولدین داخلی بوده است. میانگین تولید بچه میگو از هر مولد هم 85477 قطعه بود.
تولید امسال مراکز تکثیر 24 درصد و همچنین سطح زیر کشت مزارع پرورش میگوی استان 7 درصد نسبت به سال قبل رشد داشته است.یکی از مشکلات داخل استان همچون سایر استانها مشکل کمبود نقدینگی است.
بیش از هزار میلیارد درخواست در بخش تکثیر و پرورش داریم که تنها 60 میلیارد به استان تعلق گرفته که عمده آن هم در بخش احداث بوده است. یکی از درخواستهای اصلی ما سرمایه در گردش است که لازم است از طریق سازمان شیلات، وزارت جهاد کشاورزی و سایر ارگانها پیگیری جدی شود.
همین امسال 5 مرکز تکثیر تولید نکردند و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد سال بعد هم ممکن است چند مرکز دیگر هم تولید نکنند. به دو مرکز، مجوز تولید SPF دادیم، بخش تکثیر آن فعال شده اما بخش تولید مولد بهخاطر همین نقدینگی معطل مانده است. بهخاطر شرایط بیماری لازم داریم که مراکز تکثیر ما با نهایت ظرفیت کار کنند.
موضوع بعدی صدور مجوزهای بی حد و حساب مراکز تکثیر در استان هرمزگان است.25 مرکز در حال بهرهبرداری، 22 مرکز در حال احداث است و 50 مرکز هم مجوز گرفتهاند. لازم است در سامانه ملی مجوزها اهلیت سنجی مالی و فنی متقاضیان صورت بگیرد تا افرادی وارد چرخه تولید شوند که توانایی لازم را داشته باشند. (در این خصوص آقای مهندس معدنی توضیح دادند که مجوزهای موافقت اصولی حداکثر شش ماه است و شیلات هر استان بهعنوان ناظر عالیه است و حتماً از سازمان نظام مهندسی استان آخرین وضعیت را استعلام نمائید و اگر مواردی که زمان آن منقضی شده، ابطال نمایند. در موضوع قفس هم همین اتفاق افتاده و حتی بعضی 10 درصد هم پیشرفت کار داشتند اما بهخاطر گذشتن از اعتبار زمانی ابطال گردید).
مورد دیگر افزایش ظرفیت مراکز تکثیر هم بحث جدی است و می بایست بر اساس تاسیسات و تجهیزاتی که جدید ایجاد کردند ظرفیت آنها مناسب سازی و واقعی گردد. برای سال زراعی آتی حدود 50 هزار قطعه در 20 مرکز تکثیر استان هرمزگان وجود دارد، برخی هم قطع پایه چشمی انجام دادند و آماده اند که از 20 بهمن ذخیره سازی مزارع را شروع کنند. در سال جاری نیز هیچ تقاضایی برای واردات مولد در مراکز تکثیر استان هرمزگان نداشتیم.
آقای غلامی اداره شیلات چابهار
امسال سه مرکز تکثیر فعال داشتیم. دو مرکز به صورت کامل و یک مرکز هم که سالهای قبل تعطیل بود توانستیم تا مرحله تولید برسانیم که البته تولید بالایی نداشت. این سه مرکز در مجموع 197 میلیون قطعه بچه میگو تولید کردند که از این تعداد 80 میلیون بچه میگو (و همچنین 6 هزار قطعه مولد) به استان هرمزگان ارسال شد. به این ترتیب نسبت به سال قبل 11.5 درصد رشد در تولید بچه میگو را شاهد بودیم. از دو مجتمع پرورش برای سال زراعی 1402 در استان مجموعا 1163 هکتار زیر کشت رفت و تقریبا 3006 تن میگو برداشت شد که نسبت به سال قبل 30 درصد افزایش در برداشت و از نظر سطح زیر کشت 15 درصد افزایش داشتیم.
در مرکز آبزی پرور چابهار 111 میلیون قطعه و در مرکز اژدر ماهی مکران 85 میلیون قطعه پست لارو تولید شد. برای سال زراعی بعد در مرکز آبزی پرور چابهار 44 هزار قطعه مولد هست که تعداد مورد نیاز این مرکز 5 هزار قطعه است و میزان پیشبینی تولید آن 150 میلیون پست لارو خواهد بود. از جمله مشکلاتی که این مرکز با آن مواجه است، قطع مکرر و نوسان برق، جاده دسترسی را مشکل دارند. افزایش قیمت خوراک هم که اکثراً مراکز تکثیر با آن مواجه هستند.
مرکز اژدر ماهی مکران تعداد چهل هزار قطعه پیش مولد و مولد داره که برای مرکز خودش سه تا پنج هزار مولد مورد نیاز است و پیشبینی تولیدشان هم بین 100 تا 150 میلیون قطعه است. از جمله مشکلات این مرکز کمبود نقدینگی و مشکلات سوخت و همچنین افزایش قیمت خوراک است.
شرکت میگو کشت هم در سال جاری تا مرحله تولید رسید. امسال هم مجدد در حال بازسازی و تکمیل است و برنامهای هم که اعلام کردند دو کارشناس خارجی استخدام خواهند کرد و 3500 مولد خواهند داشت و پیشبینی ما برای این مرکز تولید 50 تا 100 میلیون قطعه پست لارو است.
در مجموع هدفگذاری سال بعد 6 هزار تن میگو خواهد بود که 400 تا 420 میلیون قطعه مورد نیاز است. سطح زیر کشت هم 1100 تا 1200 هکتار در منطقه گواتر و در سایت کشت و صنعت مکران هم تقریباً 400 هکتار خواهد بود.
آقای علی اکبر مدنی مدیر مرکز تکثیر آبزی پروری چابهار
موضوع ورود مولد از مزارع به مرکز تکثیر که دوستان دامپزشکی مطرح کردند به هیچ وجه در مجموعه ما اتفاق نیافتاده ونمی افتد. بابت موضوع تولید میگوی APE هم اگر بعداً مجوزهای آن اخذ شد می خواهیم میگویی که در مزرعه درگیر بیماری شده را در قرنطینهای خارج از مرکز تکثیر نگهداری کنیم و پس از انجام آزمایشات لازم برای تولید لارو استفاده شود. در خصوص استفاده مستقیم از آب دریا هم که مطرح شد حداقل مرکز ما به هیچ وجه از آب مستقیم دریا استفاده نمیکنیم و از ازن و UV در مرکز بهره می بریم. آب چاه هم تا جایی که من تجربه دارم امکان تکثیر تجاری برای مرکز تکثیر وجود ندارد.
آقای دکتر صفدریان اداره کل شیلات خوزستان
در ابتدا در تایید صحبت های آقای دکتر قوام پور ما نیز به شدت موافق ایجاد یک مرکز تولید مولد و پیش مولد SPF هستیم چرا که با توجه به بروز بیماری که در همه جای دنیا اتفاق افتاده نیازمند هستیم که مولد را خودمان در کشور داشته باشیم. در استان خوزستان در سال گذشته سه مرکز تکثیر فعال داشتیم. دو مرکز به صورت مشترک و همزمان و یک مرکز هم مجزا فعالیت کردند. دو مرکز مشترک از مولد استفاده کرده و تکثیر داشتند و مرکز دیگر بدون مولد و از مرحله ناپلی به بعد کار کردند. شش کارشناس خارجی هم در استان فعال هستند. در سال آینده انشاالله در استان خوزستان چهار مرکز خواهیم داشت که دو مرکز مجدداً به صورت همزمان و مشترک کار می کنند و دو مرکز هم مجزا خواهد بود. مولد یا پیش مولد مورد نیاز حدود 5 هزار جفت خواهد بود. امسال تقاضا داریم که حتماً به موقع تامین مولد و پیش مولد اتفاق بیفتد.چرا که در سال قبل مولد در مرکز تحقیقات وجود داشت اما به علت عدم هماهنگی بابت خروج موجب تاخیر زیادی شد.
پیشبینی تولید برای سال زراعی نیز از هر کارگاه 50 میلیون قطعه انتظار داریم که در مجموع 200 میلیون قطعه را خواهیم داشت.
امسال تولید ما به طور عمده از ناپلیها بوده و به همین دلیل مولد جدید وارد نکردیم. ناپلیهایی که استفاده کردیم عمدتاً از چابهار، بخشی از استان هرمزگان و مقداری هم از کارگاهی در استان خوزستان تامین شدهاند. متأسفانه به دلیل مشکلاتی که در مرحله ناپلی داشتیم، ناپلیهایی که به دستمان رسیدند، آنطور که باید بازماندگی نداشتند. این مسئله برای ما چالش بزرگی بود، چون انتقال ناپلی از استانهای دور مانند چابهار و هرمزگان به استان ما مشکلات خاص خود را داشت و نتوانستیم به آن عدد مورد نظر دست یابیم.
یکی از مسائلی که همکاران و دوستان مطرح کردهاند، موضوع نقدینگی برای تکثیر است. همچنین در خصوص مولدین هم باید بگویم که برخی ادعا میکنند مولدها 500 هزار لارو تولید میکنند؛ چنین چیزی واقعاً وجود ندارد. ما که در این حوزه فعال هستیم، به خوبی میدانیم که مولدهای خارجی نهایتاً حدود 25 هزار قطعه لارو تولید میکنند. طبیعتاً در مراحل مختلف، از جمله مرحله ناپلی و زوآ تلفات وجود دارد و این به صرفه نیست که یک مولد تنها 25 هزار لارو تولید کند، چه داخلی باشد و چه خارجی. در بهترین شرایط ما توانستهایم بین 80 تا 100 هزار لارو به ازای هر مولد تولید کنیم . متأسفانه به دلیل مشکلات نقدینگی نمیتوانیم مولدهای کافی وارد کار کنیم. یکی از مشکلات اساسی، بحث تأمین غذا برای مولدهاست، زیرا هزینههای غذا به ویژه غذای کرم خونی بسیار بالاست. هزینههای مربوط به مولد و نقدینگی به قدری زیاد است که بسیاری از کارگاههای تکثیر به خصوص در خوزستان، نمیتوانند به خوبی از پس این هزینهها برآیند. همچنین، وامهایی که بانکها به این کارگاهها میدهند، اغلب در زمانهای خاص به دستشان نمیرسد و این باعث از دست رفتن زمان طلایی برای تکثیر میشود.
امیدوارم که در بحث نقدینگی، چه از نظر سرمایه در گردش و چه سرمایه ثابت، سازمان شیلات یا بانکها با توافقنامههایی اقدام کنند تا تسهیلات سریعتر به بخش خصوصی و به ویژه کارگاههای تکثیر برسد. این کارگاهها باید بتوانند برنامههای خود را در زمانهای مناسب اجرا کنند. در غیر این صورت، اگر نتوانیم در زمان مناسب مولدهای مناسب به دست آوریم، مجبور خواهیم شد ناپلیها را جابهجا کنیم که این نیز مشکلات خود را دارد. جابهجایی ناپلیها باعث کاهش شدید بازماندگی و در نهایت ناتوانی در دستیابی به نتایج مطلوب میشود.
آقای دکتر نصیری شیلات گلستان
Bottom of Form
ابتدا گزارشی از عملکرد مرکز تکثیر شرکت محک در استان گلستان در سال گذشته ارائه میدهم. شرکت مذکور با تیم کارشناسان داخلی با انتقال حدود 300 تن آب از جنوب کارش را شروع کرد و از نیمه دوم اردیبهشت ماه نسبت به تولید ناپلی اقدام کرد. مولدینی که در مرکز استفاده شد ماحصل مولدینی بود که در مرکز خودش از طریق انتقال 20000 پست لاروی که از مرکز داشت انجام داده بود و تعدادی از مولدین را به مرکز تکثیر جناب آقای مدنی در چابهار ارسال کردند و تعدادی از آن مولدین در مرکز خودشان ماندند که در مجموع در مرکز بیش از 25 میلیون قطعه نابلی تولید شد.
کلا حدود 290 میلیون قطعه پست لارو هم به مزارع مشترک گمیشان معرفی شد . برای ادامه کار هم برای سال آتی باز هم برای بحث تامین مولد و انتقال 40000 قطعه پست لارو از مرکز نسبت به تامین پیش مولد و مولدش اقدام کرده که در حال حاضر بیش از 25000 قطعه از آن پست لاروهایی که آورده به وزن حدودا 8 تا 10 گرم رسانده و در حال نگهداری و پرورش هست.
برنامه تولید استان هم برای سال آتی بر اساس برش استانی برنامه هفتم توسعه بیش از 5000 تن میگو هست که برای آن حدود 400 میلیون قطعه پست لارو نیاز خواهد بود . ان شاالله برای سال 1404 انتظار داریم بیش از 120 مزرعه ما در سطح حدود 1920 هکتار فعال باشند و بحث میزان تولید برای ما اولویت بعدی هست و مهم تر از آن برای ما استمرار موفق تولید صرف نظر از آن عددها هست. به هر حال بعضی وقت ها بهره بردار و ما به عنوان شیلات به یک جمع بندی میرسیم که شرایط را یک سری محدودیت هایی ایجاد میکنیم بخاطر کمک به پایداری تولید یعنی نگاهمان صرفا به عدد و رقم ها نیست .
در رابطه با بحث توسعه فعالیت تکثیر یا تجاری سازی تکثیر میگو در استان ما پیرو سلسله جلسات هم اندیشی که در استان برگزار کردیم ، در نهایت ما دو گزینه را به صورت خیلی جدی در استان پیگیری میکنیم یکی تفاهمی هست (که البته هنوز به مرحله نهایی نرسیده) که با شرکت توسعه اقتصادی خزر در حال انعقاد است. استحضار دارید که این شرکت یکی از شرکت های بزرگ در حوزه آبزی پروری میگو هست که هم بحث پرورش و کل زنجیره تامین و ارزش را فعال سازی خواهد کرد که این موضوع تکثیرش هم تقریبا به مراحل آخر خودش رسیده است. درخواستی که برای ایجاد مرکز تکثیر داشته و برای بحث پژوهش هم پیشنهادی را به شرکت محک داده که از ظرفیت شرکت مهک برای فعالیت های تجاری که مد نظر دارد، چه تکثیر چه نرسری استفاده کند.
پژوهشکده میگوی کشور و جناب آقای دکتر دشتی نسب و تیم ایشان که یک پروپوزال بروز رسانی شده فنی اقتصادی را ارائه کرده اند که به نهایی شدن تفاهم توسعه اقتصادی خزر شرکت محک منجر می شود. همچنین ما طی تقریبا دو هفته گذشته نشستی هم داشتیم با دانشگاه آزاد استان و تحقیقات شیلات که آقای دکتر حافظیه معاون محترم پژوهشی موسسه تحقیقات شیلات ایران حاضر بودند با یک همکاری چند جانبه از همان ظرفیت قبلی و آن موضوع پروپوزال پژوهش انشاالله عملیاتی شود.
در خصوص بحث مولد سازی هم واقعا یکی از اصلی ترین مسائل و چالش های پر اهمیت صنعت آبزی پروری میگوی دنیا و کشور ما بحث بهداشت و بیماری هاست و خودمان هم داریم تجربه میکنیم که متاسفانه مثلا طی این یک دو سه سال اخیر توی استان هرمزگان و بوشهر که قطب پرورش میگوی کشور هستند درصد با چالش بیماری مواجه شدند که به هر حال تولید را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
یکی از اصلی ترین راه های این بحث بیماری ها جابه جایی محموله های زنده در قالب پیش مولد مولد و یا پست لارو هست که بنده هم باز برمولد سازی داخلی تاکید می کنم. در رابطه با بحث مولد خارجی هم به نظر مولد خارجی برای تامین پستلارو نباید به عنوان یک راهبرد مدنظر قرار بگیرد بلکه باید برای پشتیبانی از مولدسازی یعنی از مولدهای با کیفیت تولید پستلارو برای پرورش پیشمولد و تامین مولدهای بعدی استفاده شود. باید با حمایتهای حکومتی همراه باشد و موسسه تحقیقات و به خصوص پژوهشکده میگوی کشور میتواند این موضوع را راهبری کند و شرکتهای توانمند بخش خصوصی هم قطعا این آمادگی را خواهند داشت که شتیبانی کنند
در بحث مقایسه ما شناسنامه ای نداریم که پستلاروهای ناشی از مولدهای خارجی را از مولدهای داخلی تشخیص بدهیم و اگر واقعا دنبال مقایسه و عملکرد هستیم باز هم به نظر می رسد پژوهشکده میگوی کشور و مراکز تحقیقاتی بهترین مرجع برای انجام هر نوع قیاس در مراکز تکثیر و همچنین در مزارع پرورشی باشند.
آقای مهندس معدنی در پایان مباحث را به شکل زیر جمع بندی فرمودند:
ضمن تشکر از حضور همه عزیزان چند نکته و توصیه را عرض میکنم:
1- در صورتجلسه همه موارد مطرح شده توسط عزیزان را خواهیم آورد.
2- آن چه به عنوان تکلیف از ادارات کل استانها خواهیم خواست این است که حتماً از مشارکت تشکلها استفاده شود و تأکید شود که حضور داشته باشند. اگر قرار باشد که دوستان حضور نداشته باشند قطعاً تصمیمگیریهای ما بر اساس قضاوت و نقطه نظراتی است که در جلسات مطرح میشود و عدم حضور باعث میشود که در جمعبندیها نظرات آنان لحاظ نگردد. ضمن اینکه گلهی خود از عدم حضور تشکل های استان هرمزگان و بوشهر و سایر استانها در جلسه را اعلام میکنیم. وقتی دوستان را دعوت میکنیم انتظار داریم که به خودشان احترام بگذارند و در جلسه حضور پیدا کنند.
3- موضوعی که در سخنان آقای مهندس مجاز بود خیلی اهمیت دارد. هم راهاندازی مراکز تکثیر جدید و هم راهاندازی مراکزی که مجوز دارند. ادارات کل استان باید روی این قضیه کار کنند.
4- دامپزشکی مراکز تکثیر را ممیزی میکند و با انجام کوپه بندی مراکزی که میتوانند لارو به سایر استانها صادر کنند را مشخص میکند. ما هم میتوانیم در شیلات و پژوهشکده یک بررسی در همین زمینه داشته باشیم و سازوکار آن را مشخص کنیم.
5- تعیین تکلیف مراکز تولید SPF مهم است. یک مرکز پیشرفت فیزیکی خوبی داشته و مشکل نقدینگی و تسهیلات دارند که حتماً پیگیری خواهیم کرد. اما مرکز دیگر که کاری انجام نداده تعیین تکلیف شود.
6- انتظار این بود که دوستان استانها نظر دهند آیا نیاز به واردات سالانهی مولد (یا هر دو یا سه سال یک بار) داریم یا خیر؟ حال اگر قرار باشد وارداتی صورت بگیرد چارچوبهای آن مشخص شود که بتوانیم بر اساس نیاز و زمانبندی داشته باشیم تا کار به درستی انجام شود.
7- ارتقای بهرهوری موضوع مهمی است که باید روی تکنولوژیهای نوین، تغذیه مناسب، کنترل بیماریها، سیستمهای هوشمند و … آموزش کادر فنی بیشتر شود و مراکز تکثیر باید با کمک شیلات و تشکلها در این زمینهها کار کنند که به عنوان یک توصیه مطرح میشود.
8- از جمله نکات مهم دیگر به عنوان دیدگاههای مهم ملی تحت عنوان افزایش ظرفیت تفکیک وظایف در سطح ملی و استانی و همچنین تشکلها و پژوهشکده میگو، مکانیزاسیون، نحوه استفاده از تسهیلات و موضوعاتی که دفتر بهبود در زمینهی مدیریت بازار مطرح میکنند و مسائلی که دوستان دامپزشکی مطرح کردند (قرار است که در جلسهی الزامات سال 1404 را مشترکاً بررسی کنیم). انشاءالله بتوانیم اقدام کنیم.
9- جلساتی را هم در مورد واردات سیست و خوراک و غیره باید با دامپزشکی داشته باشیم.
10- در قانون حفاظت هم داریم که یکی از وظایف بخش خصوصی این است که اطلاعات را دقیق و شفاف در اختیار قرار دهند تا بتوانند تصمیمات درست اتخاذ کرد. خواهش من این است که دوستان بخش خصوصی فقط دولت را وظیفه مند تلقی نکنند و اگر این همکاری دو جانبه نباشد قطعاً امکان تصمیمگیری درست نخواهد بود.
11- بار دیگر تکرار میکنم که از عدم حضور تشکلها گلهمند هستیم. وقتی جلسهای برگزار میشود مجموعهای از افرادی که دعوت میشوند تصور دستگاه ملی این است که با تضارب آرا به تصمیمگیری مناسب خواهیم رسید. از اینکه جلسه طولانی شد عذرخواهی میکنیم و مجدداً از همه حاضرین و به ویژه همکارانمان در ادارات کل استانها تشکر میکنیم و به عنوان آخرین مطلب همکاران را به استفاده از امکانات و تواناییهای هوش مصنوعی در زمینهی تهیه گزارشها و پیشنهادات توصیه میکنم و همه عزیزان را به خدای بزرگ میسپارم؛ به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.